اولويت مطالبات زنان كماكان پابرجاست
اولويت مطالبات زنان كماكان پابرجاست
جامعه و تفکر مردسالار حاكم بر آن هميشه از زن مي خواهد كه مانند یک ماشین تولید مثل عمل کند. اگر حاصل کار این ماشین فرزندی قوی و برومند باشد همه به پدر تبریک میگویند که صاحب فرزندی قوی و برومند مثل خود شدهاست. در حالی که اگر این چنین نباشد کوچک و بزرگ از ناتوانی و ضعف مادر میگویند.
این مثال دقیقا مانند نگاه خیلی ها به شکل تولد و رشد جنبش سبز است. کودکی که بسیاری تولد ان را بدون تلاش و زحمت فعالین جنبش زنان میبینند. تا جایی پیش میروند که این روزها که روز جهانی زن است میپرسند:"جنبش زنان در این روز میتواند چه چیزی را از جنبش سبز یاد بگیرد؟ ".
طرح اين پرسش از جهاتي تعجب برانگيز و از ابعادي سوال برانگيز است و براي شخص من اين سوال مطرح مي شود كه چرا که مادر باید از فرزند بیاموزد!
از طرف دیگر فکر میکنم که این سوال حاصل یک ذهن مرد سالار است. اگر صادقانه به روش فعالیت فعالان زنان بنگریم خواهیم دید که اساسیترین بحث مطرح شده جنبش سبز، یعنی "مطالبه محوری" مدت ها پيش از سوي فعالان جنبش زنان و به ویژه کنشگران کمپین یک ملیون امضا در جامعه ما مطرح شد. اينجا قرار نيست چيزي به نام كسي ثبت شود اما مسئله اين است كه هر جا به بررسي مسائل كلان كه مي رسد، پرداختن به دستاوردهاي زنان به نوعي از سوي افراد و گروه ها به فراموشي سپرده مي شود و آخر كار مي بينيم كه دوره هاي تاريخي با وجود تلاش پي در پي زنان بي ثبت نام آنها به صفحات تاريخ ميپيوندد. اينگونه است كه بايد رضا براهني تاريخ مذكر را بنويسد و سيمون دوبوار به قاعده جنس دوم بودن زنان اعتراض كند.
در بررسي جنبش سبز نيز گويي همين ماجرا است كه بر زنان جامعه مي گذرد. ريزتر كه به سبك اعتراضي موجود در جنبش سبز نگاه مي كنم، مي بينم حتي روش مبارز جنبش سبز نیز روشی است که فعالان جنبش زنان پيش از اين استفاده و آن را ترويج می کردند ؛ مبارزه بدون خشونت .
زمانی که فعالان زنان به شکل کاملا مطالبه محورانه خواستههای خود را مطرح می کردند به یاد دارم روزی که آقای موسوی برای نخستين بار از جنبشی سخن گفت که رییس ندارد، جنبشی که مطالبه محور است و در آن همه با هم برابر هستيم، در یاداشتی کوتاه در بلاگم نوشتم که :"آقای موسوی یک کلام بگو کمپین و خلاص".
امروز مام میهن فرزندی زادهاست، که توانمند و قوی شده، در حدی که حتي گاهی سیاستهای کلی کشوری را تغیر میدهد. اما کاملا فراموش شده که این فرزند است که باید از مادر بیاموزد نه مادر از فرزند و دست كم اميد دارم در اين وانفساي فراموشي تاريخ اين سرزمين اين بار تلاش و سهم برابري خواه زنان نه حافظه مسئولان پاك شود و نه از ديد تاريخ نگاران و تحليلگران.
اما از اين ماجرا كه بگذريم فكر مي كنم در سالي كه گذشت فعالان جنبش زنان با وجود فضاي رعب و وحشت حاكم بر جامعه اين بار هم توانستند بسته هاي پيشنهادي دولت براي مجلس را رصد كنند و در طرح دوباره لايحه حمايت از خانواده اين بار نيز ساكت ننشستند.
خاطرم هست كه با تلاش زیاد فعالان جنبش زنان لایحه حمایت از خانواده مسکوت ماند، اما گويا طرح واره تازهاي از تصويب اين لايحه در خانه مردم ! آغاز شده است . در هراسم كه مردسالاران سود جو از آب گل آلود سیاست كنوني حاكم بر ايران سو استفاده كنند و تصويب اين لايحه زن ستيز را ديگر بار در دستور كار خود قرار دهند.
اما اميدوارم اين گروه از افراد گمان نکنند که در هیاهوهای سیاسی و در حالی که این گل زلالی آب جامعه را از بین برده چشم فعالان زنان از رسد كردن مطالبات شان خسته شده و پيگيري آن را فراموش كردهاند.
مطالبات زنان باقی مانده و مبادا کسی بگوید در حال حاضر الویت مطالبات سیاسی از مطالبات زنان بیشتر است. سالها پیش این حرف را شنیدیم و در آینده که سخنش را می گفتند اثری از رسیدن به مطالبات نبود. باید همان طوری که در برابر زیاده خواهیهای سیاسی ایستادیم در برابر زیاده خواهیهای مردسالارانه هم بایستم.
جامعه و تفکر مردسالار حاكم بر آن هميشه از زن مي خواهد كه مانند یک ماشین تولید مثل عمل کند. اگر حاصل کار این ماشین فرزندی قوی و برومند باشد همه به پدر تبریک میگویند که صاحب فرزندی قوی و برومند مثل خود شدهاست. در حالی که اگر این چنین نباشد کوچک و بزرگ از ناتوانی و ضعف مادر میگویند.
این مثال دقیقا مانند نگاه خیلی ها به شکل تولد و رشد جنبش سبز است. کودکی که بسیاری تولد ان را بدون تلاش و زحمت فعالین جنبش زنان میبینند. تا جایی پیش میروند که این روزها که روز جهانی زن است میپرسند:"جنبش زنان در این روز میتواند چه چیزی را از جنبش سبز یاد بگیرد؟ ".
طرح اين پرسش از جهاتي تعجب برانگيز و از ابعادي سوال برانگيز است و براي شخص من اين سوال مطرح مي شود كه چرا که مادر باید از فرزند بیاموزد!
از طرف دیگر فکر میکنم که این سوال حاصل یک ذهن مرد سالار است. اگر صادقانه به روش فعالیت فعالان زنان بنگریم خواهیم دید که اساسیترین بحث مطرح شده جنبش سبز، یعنی "مطالبه محوری" مدت ها پيش از سوي فعالان جنبش زنان و به ویژه کنشگران کمپین یک ملیون امضا در جامعه ما مطرح شد. اينجا قرار نيست چيزي به نام كسي ثبت شود اما مسئله اين است كه هر جا به بررسي مسائل كلان كه مي رسد، پرداختن به دستاوردهاي زنان به نوعي از سوي افراد و گروه ها به فراموشي سپرده مي شود و آخر كار مي بينيم كه دوره هاي تاريخي با وجود تلاش پي در پي زنان بي ثبت نام آنها به صفحات تاريخ ميپيوندد. اينگونه است كه بايد رضا براهني تاريخ مذكر را بنويسد و سيمون دوبوار به قاعده جنس دوم بودن زنان اعتراض كند.
در بررسي جنبش سبز نيز گويي همين ماجرا است كه بر زنان جامعه مي گذرد. ريزتر كه به سبك اعتراضي موجود در جنبش سبز نگاه مي كنم، مي بينم حتي روش مبارز جنبش سبز نیز روشی است که فعالان جنبش زنان پيش از اين استفاده و آن را ترويج می کردند ؛ مبارزه بدون خشونت .
زمانی که فعالان زنان به شکل کاملا مطالبه محورانه خواستههای خود را مطرح می کردند به یاد دارم روزی که آقای موسوی برای نخستين بار از جنبشی سخن گفت که رییس ندارد، جنبشی که مطالبه محور است و در آن همه با هم برابر هستيم، در یاداشتی کوتاه در بلاگم نوشتم که :"آقای موسوی یک کلام بگو کمپین و خلاص".
امروز مام میهن فرزندی زادهاست، که توانمند و قوی شده، در حدی که حتي گاهی سیاستهای کلی کشوری را تغیر میدهد. اما کاملا فراموش شده که این فرزند است که باید از مادر بیاموزد نه مادر از فرزند و دست كم اميد دارم در اين وانفساي فراموشي تاريخ اين سرزمين اين بار تلاش و سهم برابري خواه زنان نه حافظه مسئولان پاك شود و نه از ديد تاريخ نگاران و تحليلگران.
اما از اين ماجرا كه بگذريم فكر مي كنم در سالي كه گذشت فعالان جنبش زنان با وجود فضاي رعب و وحشت حاكم بر جامعه اين بار هم توانستند بسته هاي پيشنهادي دولت براي مجلس را رصد كنند و در طرح دوباره لايحه حمايت از خانواده اين بار نيز ساكت ننشستند.
خاطرم هست كه با تلاش زیاد فعالان جنبش زنان لایحه حمایت از خانواده مسکوت ماند، اما گويا طرح واره تازهاي از تصويب اين لايحه در خانه مردم ! آغاز شده است . در هراسم كه مردسالاران سود جو از آب گل آلود سیاست كنوني حاكم بر ايران سو استفاده كنند و تصويب اين لايحه زن ستيز را ديگر بار در دستور كار خود قرار دهند.
اما اميدوارم اين گروه از افراد گمان نکنند که در هیاهوهای سیاسی و در حالی که این گل زلالی آب جامعه را از بین برده چشم فعالان زنان از رسد كردن مطالبات شان خسته شده و پيگيري آن را فراموش كردهاند.
مطالبات زنان باقی مانده و مبادا کسی بگوید در حال حاضر الویت مطالبات سیاسی از مطالبات زنان بیشتر است. سالها پیش این حرف را شنیدیم و در آینده که سخنش را می گفتند اثری از رسیدن به مطالبات نبود. باید همان طوری که در برابر زیاده خواهیهای سیاسی ایستادیم در برابر زیاده خواهیهای مردسالارانه هم بایستم.
1 نظر:
سلام
درود بر کسانی که مکتوب می کنند...
درود بر تو که می نویسی و منتشر می کنی
آقا امیر
با سپاس
بدرود
ارسال یک نظر