۸/۱۸/۱۳۸۸

تو را من چشم در راهم

این عکسی که اینجا، برای این مطلبم گذاشتم معروف هست به چشم خدا. هر کسی که یکم علاقه به ستاره و آسمون و این چیزها داشته باشه می شناسد. عکاسش یه آدم هنرمند و دقیق بوده مثل رهای ما که البته الان دیگه رها نیست، یعنی رها هست ولی بعضی ها فکر می کنن که رها نیست.

رها از روز 13 آبان تا امروز که 18 آبان هست در بند شده، به بند کشیده شده ولی هنوز رهاست. درست همونطوری که خیلی ها دیگه که جسمشون رو به بند کشیدن ولی رها هستن. این بار اولی نیست که رها رو به بند می کشن، رها می دونست وقتی از خونه بیرون میاد ممکنه شب به خونه بر نگرده، در واقع همه ی ما این موضوع رو می دونیم. چیز دیگه ای که ما می دونیم و اونها نمیدونن، این که ممکنه ما در بند باشیم ولی رها هستیم و به قول محمد در بند بی بندیم.
رها رو بردن تو بند متادونی ها، من یک شب رو تو اوین با معتاد ها سر کردم؛ شب کثیفی بود، امیدوارم رها جاش خوب باشه.
راستی شنیدم چشم خدا هم داره سرخ میشه، تو همین عکس هم دورش سرخ شده. انگار اون هم از چیزهایی که داره می بینه ناراحت هست، انگار اون هم مثل ما داره گریش می گیره. خدا مثل ما صبور باش، همه اینها یه روز تموم میشه، دیر یا زود تموم میشه.


پی نوشت 1: اینجا گروهی هست که برای آزادی رها دوستانش در فیس بوک ساختن و مثل من چشم به راه آزادی رها هستن.
پی نوشت 2: دیشب رویایی زیبایی دیدم، بعد 4 سال شایم هم بیشتر تو خواب دیدمش. چقدر شاد بود، انگار اون هم از دیدن من خوش حال بود. دوباره هوس دیدنش به سرم زده، یعنی میشه؟ (پیش خودمون باشه فکر می کنم هوس خطر ناکی باشه).

1 نظر:

ناشناس در

هديه 13 آبان واسه من هك شدن وبلاگم بود
ميشه گفت 1 پنجم وبلاگمو تونستم بازيابي كنم، اما بقيه آرشيو از بين رفته
نمي دونم و.بلاگ من بدبخت چي بود كه برادران جهاد آنلاين زحمتشو كشيدن هكش كنن .... خداييش بيكارنا!

قابل تاكيد است كه بازپس گيري هيچ يك از دو آدرس سابق وبلاگم برايم حداقل در آينده نزديك ميسر نمي باشد، اگر لطف كنيد و لينك هايي كه به وبلاگ من داده ايد را اصلاح كنيد سپاس گذار خواهم شد.

ارسال یک نظر