۱۲/۰۳/۱۳۸۷

بیمه خویش فرما

چند وقت پیش خونه خالم نشسته بودم و داشتیم در مورد کار صحبت می کردیم. بحث بیمه شد و انواع بیمه هایی که کارگرا و کارمندها تو شرکت ها و سازمانها میشن. از خالم پرسیدم که مسعود(شوهر خالم) که خودش صاحبکاره، تو رو بیمه کرده؟
گقت: از بیمه خوشش نمیاد.
گفتم: خوب بیمه خیلی مزایا داره و واقعن حیفه که استفاده نشه، چرا خودت خودت رو بیمه نمی کنی، میدونی طرح بیمه خویش فرما چیه؟
جواب داد: آره، ولی نمیشه.
با تعجب پرسیدم: چرا؟ اصلن رفتی سوال کنی؟
پاسخ داد: که آره بابا، رفتم و گفتم می خوام بیمه بشم و از بیمه خویش فرما استفاده کنم. بهم گفتن برو به شوهرت بگو بیاد بیمت کنه.
من که دیگه داشتم شاخ در می آوردم پرسیدم: مگه پولش رو خودت نمیدی، دیگه این حرفها چیه. وقتی هم خودت داری هزینه خودت رو میدی باید یه سرپرست پا فرمت رو امضا کنه؟
واقعن نمیدونم این دیگه چه مدلشه، از این مسخره تر امکان نداره. خودت داری هزینه بیمه خودت رو میدی و باز هم باید یک آقا بالا سر داشته باشی تا پای درخواست پرداخت پولت رو امضا کنه.


پی نوشت 1: امضا کنید: بیانیه اعتراضی به حکم صادر شده برای معاون دانشجویی و دختر دانشجو دانشگاه زنجان.

پی نوشت 2: 10 میلیون ایرانی فاقد پوشش بیمه.

پی نوشت 3: بزرگداشت روز جهانی زن در دولسدولف.

پی نوشت 4: مخبر کمیسیون آموزش مجلس: ایده آل ما ایجاد دانشگاه های مجزا برای آقایان و خانم ها است.

پی نوشت 5: کاوه رضایی به زندان همدان منتقل شده است.

پی نوشت 6: پیام دبیرکل یونسکو به مناسبت روز جهانی زبان مادری.


۱۱/۲۹/۱۳۸۷

پوشش اجباری در خانه

حدود یک سال و نیم میشه که دارم تو کمپین فعالیت می کنم. تو این مدت در واقع تمام توجه من به فعالیت تو خارج از خانه بود. یعنی بین مردم می رفتم و امضا می گرفتم و با اونها صحبت می کردم و ... .
خلاصه تمام توجه من به این بود که با مردم صحبت کنم و کلن خونه ی خودم رو فراموش کرده بودم. اصلن متوجه نبودم تو خونه خودم داره چه اتفاقی رخ میده.
تا اینکه خواهرم ازدواج کرد. تا اینجاش مشکلی به نظر نمی رسه جز اینکه هر کاری کردم که شروط ضمن عقد رو تو عقد نامه بنویسه قبول نکرد. در واقع فقط چیزهایی مثل حق تحصیل و کار رو نوشت و از نظر من اساسی ترین شروط رو ننوشت. خلاصه گذشت، گذشت تا اینکه یه روز تو یه مهمونی دیدم خواهرم داره دنبال روسری می گرده! پرسیدم جایی می ری؟ و جواب داد نه. من که حسابی تعجب کرده بودم خواستم بیشتر بپرسم که مادرم مانع شد و گفت :رضا ازش خواسته.
برام خیلی عجیب بود. تا قبل از این هرگز ندیده بودم خواهرم تو مهمونی خانوادگی روسری سرش کنه! بعد ها متوجه شدم که رضا(همسرش) از اون خواسته که این کار رو بکنه. نمیدونم میشه اسم این رو پوشش اجباری گذاشت یا نه ولی یه چیز رو خیلی خوب میدونم و اون اینکه که خواهرم به خودی خود دوست نداشت که این کار رو بکنه و این یعنی اجبار. حالا بگذریم از اینکه اون آدم تا قبل از ازدواج چه طوری رفتار می کرد و حالا چطور. متاسفانه مادرم و پدرم اجازه دخالت به من ندادن و الان کار به جایی رسیده که روسری به مانتو تبدیل شده! می ترسم اگه به همین شکل پیش بره کار به پوشیه و اینها هم برسه.

پی نوشت 1: آی ملت، آی فعالین حقوق زنان، آی مردان فعال حقوق زنان، از خانواده قافل نشید.

پی نوشت 2:مسابقه حقوق بشر در آیینه وبلاگ ها شروع شد.

پی نوشت 3: دیه یکسان زن و مرد در شورای عالی بیمه لغو شد.


۱۱/۲۷/۱۳۸۷

کاوه رضایی،از فعالین حقوق بشر و عضو کمپین یک میلیون امضا بازداشت شد

کاوه رضایی از فعالین دانشجویی و حقوق بشری و عضو کمپین یک میلیون امضا امروز یک شنبه،بازداشت شد. کاوه رضایی پس از تماس های پی در پی وزارت اطلاعات و تهدید او،به ستاد خبری وزارت اطلاعات هشتگرد رفته بود که پس از مراجعه به آنجا، مامورین وزارت اطلاعات با عنوان این موضوع که از وزارت اطلاعات همدان دستور دارند، او را به منزل شخصی برده و با جمع آوری وسایل شخصی به مکانی نامعلوم منتقل کرده اند. قابل ذکر است که کاوه رضایی سخنگوی موسسین انجمن اسلامی جهاد دانشگاهی همدان و از دانشجویان اخراجی دانشگاه همدان است.

۱۱/۲۳/۱۳۸۷

ارزش زن ایرانی کمتر از زن کره ای

نگاه دولت نهم به زنان نگاهی ارزشی است. این جمله ای هست که معاون اول رییس جمهور محترم گفتند.
اما از طرفی اعلام شده که خانمها اجازه حضور در ورزشگاه آزادی را ندارند، به عبارت بهتر این عمل باید مقایر با ارزش های دولت مردان باشد که چنین اجازه ای به آنها داده نمی شود.
البته ارزش فقط ویژه ایرانی ها است، چرا که خانمهای کره ای می توانند از نزدیک بازی را تماشا کنند. در واقع این به این معناست اگر زن ایرانی در استادیوم حضور پیدا کند از ارزشش کاسته خواهد شد. ارزشی که فقط برای زن ایرانی تعریف شده است!
لابد برای همین حفظ ارزشش است که لازم است ساعت کاری متفاوت با مردان داشته باشد؟ و یا کتابی که در یک مقطع تدریس می شود باید تفکیک جنسیتی بر آن اعمال شود. لابد اگر آنها داستان ریزعلی را بخوانند از ارزششان کم می شود.
به راستی ارزش یک انسان به چیست؟ آیا ارزش یک انسان با ارزش یک زن فرق می کند؟ که مثلن حضور در ورزشگاه برای زنان بی ارزشی و برای مردان با ارزشی است.
این چگونه ارزشی است که شما تعریف می کنید؟ چگونه ارزشی است که وقتی تیم فوتبال نوجوانان استقلال با تیم دختران استقلال بازی می کند فقط تیم دختران منحل می شود؟ به راستی چطور به این نتیجه رسیدید که باید تیم دختران منحل می شد و نه پسران؟
ارزش؟ ای شکاش کمی این ازش را تعریف می کردند.

۱۱/۲۱/۱۳۸۷

آن مرد آمد، آن سید خندان آمد، اما با چی؟

کاریکاتور از نیک آهنگ کوثر‏ بعد از کلی بالا و پایین کردن بالاخره دیشب اعلام کرد که میاد.خوب آقا خوش آمدی ولی با چی آمدی؟ بیخیال بعدن میشه در مورد این حرف زد که باچی آمده و می تونسته با چی بیاد. چیزی که الان به نظرم مهم هست اینه که باید ازش حمایت کنیم. اگر این آقا ماندگار بشه فکر می کنم یواش یواش باید به زندگی در جهنم عادت کنیم یا جمع کنیم و بریم. یه نکته مهم هم هست که از دو روز پیش خیلی دوستانم در موردش حرف زدن و اون این هست که، این بابا اگر می خواست کاری بکنه تون اون هشت سال می کرد. متاسفانه این دسته از دوستان چیزی رو از اون طلب می کنند که هرگز مدعایی در موردش نداشت.فکر کنم باید به این نکته بیشتر دقت کنیم. در هر حال من که با تمام قدرتم ازش حمایت می کنم و بهش خوش آمد میگم. سید خندان، خوش آمدی.


پی نوشت 1: گفتگو با ابوالحسن بنی‌صدر، اولین رئیس جمهوری ایران بخش نخست.

پی نوشت 2:بروشور ختنه زنان و خشونت های ناموسی.


۱۱/۱۵/۱۳۸۷

برای آزادی عالیه اقدام دوست و نفیسه آزاد امضا کنید


۱۱/۱۳/۱۳۸۷

ما آزاد را آزاد می خواهیم

انگار همین چند وقت پیش بود که رییس جمهور مردمی، جناب دکتر احمدی نژاد اعلام کردند که ایران آزاد ترین کشور دنیاست. روزی که چنین حرفی از زبان ایشان خارج شد تعداد بسیار زیادی خندیدند. آن روز از صمیم قلب آرزو داشتم که روزی بتوانم این شنیده را باور کنم. آقای ریس جمهور ایران چگونه کشور آزدی است که صحبت با مردم جرم است؟ این چگونه آزادی است که امضا جمع کردن جرم تلقی می شود؟ اگر جمع آوری امضا جرم است، پس باید هیچ کس حق جمع آوزی امضا نداشته باشد حال آنکه نماینده گان برای استیضاح وزیرهای خود شما امضا جمع می کنند.
ما نفیسه آزاد را آزاد می خواهیم. ما آزادی را برای نفیسه نه فقط در نام بلکه در عمل هم می خواهیم. ما آزادی را در کلام شما نمی خواهیم که در خالی شدن بند 209 می خواهیم، در خالی شدن اتاق های بازجویی می خواهیم. ما آزادی را نه برای پز دادن که برای زندگی می خواهیم. ما تنفس در هوای آزاد را می خواهیم.
ما آزاد را آزاد می خواهیم.